ارجعی الی ربک راضیه مرضیه...

*وصف الحال*

من خراباتیم از من سخن یار مخواه
گنگم از گنگ پریشان شده گفتار مخواه
XXXXXXXXXXXXXXXXXXX
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
XXXXXXXXXXXXXXXXXXX
دلم میخواد که یک روز این شعر واقعا وصف الحالم بشه:
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد...

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

دیشب در مجلسی بودیم که شبهه ای مطرح شد: گفتند که قرآن چون در عربستان نازل شده به همین علت وعده حوری و باغ‌های زیبا در بهشت داده است و این مختص عرب هاست و نمی تواند برای اروپایی ها جذاب باشد و به همین خاطر قرآن بیشتر برای عرب ها نازل شده نه بقیه دنیا..."

قبل از هرگونه استدلال اول باید به این نکته توجه کرد که مایی که با قوه تفکر و تعقل خودمان به این نتیجه رسیده ایم آیا خداوند که خالق تفکر و تعقل ماست به این نکته واقف نبوده و اشتباه گفته که این قرآن باعث نجات همه عالم است نه فقط اعراب؟؟ آیا خداوند از وضع اروپا مطلع نبوده؟؟

1) درست است که باغ‌های زیبا برای اروپاییان جذابیت زیادی ندارد( هر چند باید به این نکته توجه کرد که حتی اگر در زیباترین باغ‌ها هم زندگی کنیم، باز هم ترس از مرگ و فنا و اینکه در مدت محدود دنیا از این باغ‌ها بهره‌مند خواهیم شد خود، آزار دهنده است و وعده مخلّد بودن در آن باغ‌ها جذابیت پیدا می‌کند نه خودِ باغ به ما هو باغ) اما در قرآن به مسائل دیگر هم اشاره شده که برای همه و نه فقط اعراب جذابیت دارد، مثل: مهربانی و برادری بهشتیان با هم، قول لغو نشنیدن در بهشت، شرابی که سر درد و ضعف نمی آورد، زن‌هایی که هیچ‌گاه به شوهران خود خیانت نمی‌کنند( نه صرف وجود زن زیبا)، آرامشی که بهشتیان دارند، فراموش کردن گناهان و آنچه باعث آزار آن‌ها می شده و ...

2) باغ‌های زمینی هرچقدر هم زیبا باشند باز هم مثل باغ‌های بهشتی نخواهند شد: هر میوه‌ای که اراده کنی برایت حاضر می‌شود، در باغ‌های بهشت آب از زیر درختان جاری است بر خلاف باغ‌های زمینی که آب در میان درختان جاری است و در واقع درختان بهشتی بر روی آب قرار دارند و این آب نیز خود ماجراها دارد(" کان عرشه علی الماء") و با توجه به سوره محمد(ص) می‌توان این‌گونه استدلال کرد که این آب تجلی اعمال نیکو در این دنیا در بهشت است...

3)استدلال دیگری که می توان مطرح کرد این است که اعراب زمان جاهلیت را باید با این گونه وعده ها از کارهای خلافی که می‌کردند باز می‌داشت ولی انسان های خارج از شبه جزیره( نه اروپاییان قرون وسطی که بعضی از آن‌ها نیز خلق و خوی مانند اعراب جاهلیت داشتند) و زمان‌های دیگر فقط با تفکر و تعقل در خود و اطراف خود می توانند به حقیقت پی ببرند و نیازی به این‌گونه وعده ها ندارند.

مشابه استدلال سوم، روایتی از امام صادق(ع) دیدم که از ایشان پرسیدند آیا نازل شدن قرآن به زبان عربی فخری برای عرب است؟ ایشان فرمودند خیر، بلکه این فخری برای عجم است زیرا به قرآنی که به زبان خودشان نبود ایمان آوردند حال آنکه اگر قرآن به زبانی دیگر نازل میشد اعراب به آن ایمان نمی آوردند

محمدرضا
۱۶ تیر ۹۶ ، ۰۸:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

فضای اینستاگرام دیگه داره غیر قابل تحمل میشه. طرف مذهبی، اصلا اینو بگم: طرف طلبه، نگاه میکنی تو فالوئراش می بینی چقدر آدمای مذهبی هست ولی طرف رفته آدمایی رو فالو کرده که من شرمم میاد توضیح بدم راجع به محتوای درون صفحات اون بندگان خدا...

طرف مذهبی با شش من ریش، میاد عکس غذاهای رنگ و وارنگی که نوش جان کردند در فلان رستوران رو میذاره بدون اینکه فکر کنه شاید کسی این عکس ها رو ببینه ولی توانایی تهیه نداشته باشه...

میان عکس از فلان سرویسی که گرفتن یا فلان دکوری چند ده میلیونی میذارن بدون اینکه فکر کنن شاید یه خانمی این رو ببینه که شوهرش توانایی خرید اون رو نداشته باشه و به خاطر همین رفتارش توی خونه با شوهرش عوض بشه و کارشون به جدل و یا حتی جدایی بکشه...

طرف مذهبی، میاد عکس میذاره با زوجه مکرمه شان دست در دست و یا دست دور گردن یکدیگر و یا در حال ابراز علاقه بدون اینکه فکر کنه شاید کسی الان توانایی ازدواج نداشته باشه و با دیدن این عکسا به گناه بیفته...


وقتی تو فضای اینستاگرام می چرخم این سوال واسم پیش میاد که آیا اصلا یک فرد مذهبی معقول و به بلوغ فکری رسیده وجود دارد یا خیر؟؟!!....


پ.ن: بیکار نیستم که تو اینستاگرام بچرخم، شاید در طول سال دو یا سه بار این کار رو انجام بدم اون هم برای شناخت انسان هایی که دارم باهاشون تو جامعه زندگی می کنم

محمدرضا
۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
وصیت نامه شهید چمران فوق العاده ست. یه متن عرفانی به تمام معنا:

وصیت می کنم به کسی که او را بیش از حد دوست می دارم! به معبود من! به معشوق من! به امام موسی صدر! کسی که او را مظهر علی می دانم! او را وارث حسین می خوانم! کسی که رمز طایفه شیعه، و افتخار آن، و نماینده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختی، حق طلبی و بالأخره شهادت است! آری به امام موسی وصیت می کنم...

 

برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی که مدتهاست با آن آشنا شده ام. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علایق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم.

محمدرضا
۳۱ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروز 17 ماه رمضان و روز شروع جنگ بدر بود. روزی که گفته شده به حضرت علی(ع) ذکر "هو" داده شده است. حضرت امیر در جنگ بدر با هر ضربه شمشیر می فرمودند " یا هو، یا من لا هو الا هو".

"هو" اسم عجیبی است. این "او" هیچ صفت یا ویژگی ندارد. بعضی وفتا میگیم یا " ارحم الراحمین". داریم "هو" را می خوانیم ولی با یکی از اوصافش. ولی وقتی میگیم "هو" فقط خود او را می خواهیم، هیچ صفتی را بیان نمی کنیم. شیفته ذات او شده ایم، ذات اقدس اله.

گمان می کنم این جمله حضرت امیر علیه السلام نیز در همین باب است:" کمال التوحید نفی الصفات عنه". رسیدن به "هو" کمال توحید است

محمدرضا
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

واقعا خوشحالم که می بینم در بین هم سن و سال های من شاعران قوی چون سجاد سامانی، سعید صاحب علم و حسین زحمتکش وجود دارند. بعضی از شعرهای این بزرگواران فوق العاده س. بعضی دوبیتی های سید سعید صاحب علم من رو یاد صائب میندازه. در این حد.

شعرهای سجاد سامانی رو هم خیلی دوست دارم و با شعرهاش و فضای شعرش خوب ارتباط برقرار می کنم. اکثرا میشه توی ابیاتش مفاهیم عرفانی رو دید. یه شعری ازش خوندم خیلی قشنگ بود ولی کاش بیت یکی مونده به آخرش رو یه خورده عرفانی تر گفته بود:

...

آتش بزن به خاطره هایی که در قفس

پرواز را به یاد کبوتر میاورد...

آخه چرا آتش بزنیم؟؟ انقدر به یاد پرواز بسوزیم تا فانی بشیم در راه معشوق. فنا زوال و نابودی نیست و عین کمال است.

بسوز با خاطره هایی که در قفس

پرواز را به یاد کبوتر میاورد


محمدرضا
۲۲ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
محمدرضا
۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۱

بین کسانی که مرا سنگ میزنند

می بینمت برای تماشا خوش آمدی...

محمدرضا
۱۷ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شعری فوق العاده و استثنایی و عااالی و ... از علی معلم. نمی دونم چطور توصیفش کنم، فقط باید خوند و باهاش حال کرد:

به شهوت شب محتوم چون فرو گیرد

شبی که بستر از آب‌، از ستاره شو گیرد

به شهوت شب محتوم چون فراز آید

درفش اختر ثاقب در اهتزاز آید

به شهوت شب محتوم‌، چون فتوح آرد

به شب‌نشین ملائک رحیق روح آرد

به شهوت شب قسمت‌، به شهوت شب اجر

شب سلام خدا تا حلول مطلع فجر

شبی نشسته سپید و شبی ستاده سیاه‌

شبی به حادثه افزونتر از هزاران ماه‌

شبی که رایت صبح سپید می‌بندند

شبی که نطفة نسل شهید می‌بندند


به ریگزار عدم دل‌شکسته می‌راندیم‌

شب وجود بر اسبان خسته می‌راندیم‌

حضیض جادة هجرت جلال غربت داشت‌

کویر مردة هستی ملال غربت داشت‌

اگر چه دولتمان بوی نیستی می‌داد

سلوکمان به عدم رنگ چیستی می‌داد

اگر گزیر ندیدیم‌، اگر خطر کردیم‌

به عین خویشتن از خویشتن سفر کردیم‌


محمدرضا
۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از داستان های فوق العاده ایی که در سوره اعراف به آن اشاره شده ماجرای حضرت موسی و ساحران فرعون است. هنگامی که عصای حضرت موسی همه سحر(مار) های ساحران را می بلعد، ساحران به سجده می افتند. ساحرانی که برای مبارزه با حضرت موسی آمده بودند، اکنون چنان معرفت عمیقی نسبت به خدای واحد پیدا کرده بودند که تهدید به شکنجه و عذاب فرعون نیز کارساز نشد و آن ها گفتند که ما یه سوی خدا باز می گردیم. این جمله بسیار عمیقی ست برای اشخاصی که تا چند لحظه قبل خدای موسی را باور نداشتند. زیباترین قسمت از نظر بنده دعای ساحران است:" ربنا افرغ علینا صبرا و توفنا مسلمین". ناگهان چنان تغییری در آنها ایجاد می شود که از خداوندی که اکنون به آن ایمان آورده اند طلب صبر و مردن در راه او می کنند. ساحران مصداق بارز از فرش به عرش رسیدن هستند.

یک نمونه دیگر مثل همین ساحران نیز در تاریخ وجود دارد. جناب حرّ.  شخصی که برای مبارزه با امام آمده بود، چنان تغییر می کند که شهید راه همان امام می شود. و این مهم حاصل نمی شود جز با داشتن ضمیری پاک و آماده دریافت حقیقت.

محمدرضا
۱۴ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حضرت امام رو خیلی ها فقط به خاطر انقلاب و از نظر سیاسی می شناسند در حالیکه شخصیت فلسفی و عرفانی امام بسیار برجسته بود. کتاب مصباح الهدایه حضرت امام که یکی از پیچیده ترین کتاب های فلسفی و عرفانی دوران معاصر است را ایشان در سن 28 سالگی تمام کردند. سخنرانی های طوفانی حضرت امام شنیدنی ست. یک بار در جلسه ای عمومی در جمع کارگران گفتند که پیامبر جبرئیل را بر خودش نازل می کرده است. چنین مباحث عمیق عرفانی را در جمع های عمومی بیان می کردند. یا مثلا در ابتدای وصیت نامه نوشته اند که ائمه علیم السلام دارای اسماء مستاثره الله نیز هستند(چیزی که خیلی ها معتقدند اسماء مستاثره فقط از آن خداست و حتی ائمه نیز آن را نداشته اند). به مناسبت شب رحلت امام یک تعبیر زیبا از ایشان نقل می کنم:

حضرت امام تعبیر جالبی درباره شکل هندسی انسان کبیر(کائنات) دارند. می گویند شکل هندسی انسان کبیر کره است اما در کره های معمولی سطح به مرکز احاطه دارد در حالیکه در این کره(انسان کبیر) مرکز به سطح احاطه دارد. یک لحظه پیش خودتون فکر کنید چطور چنین چیزی ممکنه. امام گفتند که در مرکز این کره یک منبع نور وحود دارد که بقیه کره از این منبع نور بوجود آمده اند. برای این حرف امام یک شاهد از احادیث میارم:" نحن صنائع ربّنا و الخلق بعد صنائعنا"

روحش شاد و یادش گرامی

محمدرضا
۱۴ خرداد ۹۶ ، ۰۰:۵۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر