سوء برداشت
نمی دونم چرا اکثرا راجع به من اینجوری فکر میکنن آخه؟؟!!
1) رفته بودم مراسم شب قدر طرف من رو تو وضوخونه دیده(ایشون اصلا من رو نمی شناخت و اولین بار بود که من رو میدید) میاد ازم سوال شرعی می پرسه!!!
2) با یکی از بچه ها توی مسجد دانشگاه چند وقتی بود که آشنا شده بودم و سلام و علیکی با هم داشتیم. یه شب تو ماه رمضان سر سفره افطار نشسته بود پیشم و داشتیم با هم صحبت می کردیم. ازم پرسید که علوم قرآنی میخونی؟؟ منم گفتم نه بابا، برق میخونم. طرف از تعجب ابروهاش انقدر بالا رفت که چشمش از حدقه داشت میزد بیرون!!!
3) رفته بودم پیش امام جماعت مسجد کوی که مشاور ازدواج هم هستن که یه چندتا سوال در همین زمینه ازشون بپرسم. بهم میگن تو بچه ی آخوند نیستی؟(منظورشون این بود که پدرت آخونده؟) منم با تعجب گفتم نه. گفتن خیلی بهت میاد بچه آخوند باشی!!!
4) یکی از دوستان قدیمی اومده یه گروه ساخته تو تلگرام و من رو اضافه کرده و نوشته این مدرسه علمیه قم میره و فلسفه و عرفان کار میکنه و تو این زمینه تو گروه فعالیت میکنه!!!
...
آخه چرا اینجوریه؟؟ جالبه که تیپ من با تیپ تیپیکال بچه مذهبی ها خیلی فاصله داره، اولا. ثانیا، من با خیلی از بچه مذهبی ها سر بعضی رفتارها و اعتقاداتشون مشکل دارم و بارها با هم بحث کردیم و از خیلی از این مذهبی جماعت طعنه شنیدم و اذیتم کردن. تنها کسی که دیدم اعتقاداتشون دقیقا مشابه اعتقادات من بود و خیالم راحت شد که تنها نیستم تو این راه، استاد هانی چیت چیان بود. واسه همین و واسه خیلی چیزای دیگه، ایشون رو خیلی دوست دارم.