یک آرزو
یکی از آرزوهایی که داشتم و هنوز هم دارم اینه که یه دوست طلبه داشته باشم. آدم بعضی وقتا دلش میخواد یه بحث هایی بکنه که بیشتر دانشجوهایی که من دیدم علاقه ای به این بحث ها ندارن و یا بحث کردن رو اینجور چیزا رو مصداق وفت تلف کردن میدونن. مثلا بشینی باهاش در مورد یک عبارت علامه توی تفسیر المیزان بحث کنی و یا با هم نکات ناب رسائل التوحید علامه رو حلاجی کنیم. مثلا ملاصدرا یه چیزی در مورد انسان های گناهکار گفته بود و آقای جوادی در تاکید این حرف چند جلسه در رحیق مختوم رو به این موضوع اختصاص داده بودن. خب من همین جوری جرات بیان کردنش رو واسه هر کسی ندارم چون بحث جبر و تفویض پیش میاد و ممکنه هر دومون گیر کنیم توی شبهات زیادی که حول این موضوع ایجاد میشه. خلاصه دوست طلبه خوبه. این چیزایی هم که گفتم یکی از چندین فواید دوست طلبه داشتنه!
پ.ن: واسه کسانی که ماه رمضان تهران هستن یه خبر خیلی خوب دارم. جزئیاتش و مکان و ساعتش که اعلام شد، یه پست جداگانه واسش میذارم. اتفاقات خوبی قراره توی این ماه رمضان در گوشه ای از تهران بیفته، ان شاءالله.